يادته کنار دريا
روي ماسه هاي ساحل
گفتي که هرگز تو از من
نميشي يه لحضه غافل
دوتا قلب عاشقونه
روي ماسه ها کشيدي
گفتي تار موي من رو
به همه دنيا نميدي
به همه دنيا نميدي
نه مگه تو نگفته بودي
واسه تو رفيق راهم
ما چه نقشه ها کشيديم
واسه فرداهاي با هم
تو ميگفتي که بمونيم
پاک و بي ريا و ساده
دستاي هم و بگيريم توي پيچ و خم جاده
اما افسوس اب دريا
قلبها رو از هم جدا کرد
دل سنگ آبي آب لبامون و بي صدا کرد
توي چشم به هم زدن برد
آب دريا خاطراتم
حالا يک دل واسه من موند
که اونم مونده تو ماتم
بميرم اون دم آخر
چي به روز عشقم اومد
هي نگاش به من ميوفتاد و
کاري از من بر نيومد
ميديدم که لاي موجا
دنبال دستام ميگرده
با غم و گريه و زاري
مگه عشقم بر ميگرده
مگه عشقم بر ميگرده
خون بهاش و من نميخوام
عشقم و داري ميگيري
دريا و ساحل سنگت
اي خدا کنه بميري
ميدونم که لاي موجا
دنبال دستام ميگردي
اي خدا خودت نگاه کن
دريا با دلم چه کرده
اما افسوس اب دريا
قلبها رو از هم جدا کرد
دل سنگ آبي آب
لبامونو بي صدا کرد
توي چشم به هم زدن برد
آب دريا خاطراتم
حالا يه دل واسه من موند
که اونم مونده تو ماتم
از لب دريا و ساحل
هرکي يه خاطره داره
آخه دست خيلي ها روتوي دست هم ميذاره
دريا حرفي دارم اما
واسه ي گلايه ديره
از خدا ميخوام که هيچ وقت
عشقتو از ات نگيره
اما نارفيقي کردي
کردي عشقمو نشونه
باشه اشکالي نداره
ما خدامون مهربونه
|